خوش آمدید
پا به پای غم من پیر شد و حرف نزد داغ دید، از من و تبخیر شد و حرف نزد شب به شب منتظرم بودُ دلش پر آشوب شب به شب آمدنم دیر شد و حرف نزد
ادامه مطلب ... یک شنبه 24 خرداد 1394برچسب:, :: 11:34 :: نويسنده : nashenas
زندگي لحظه ي ديدارعزيزي است كه ما روزها منتظر روز وصا لش بوديم زندگي يك شب تاريك زمستاني سرد كه همه چشم به فرداي بهارش داريم ادامه مطلب ... یک شنبه 24 خرداد 1394برچسب:, :: 11:11 :: نويسنده : nashenas آن شب از شبهای نا آرام و بی مهتاب بود خواب می دیدی تو وقتی چشم من بی تاب بود
درد بیرحمی گلویم را به سختی می فشرد در کنارش بغض سنگینی بر آن قلاب بود
ادامه مطلب ... یک شنبه 17 خرداد 1394برچسب:, :: 11:15 :: نويسنده : nashenas
ادامه مطلب ... پنج شنبه 7 خرداد 1394برچسب:, :: 12:4 :: نويسنده : nashenas به پیش روی من , تا چشم یاری می کند , دریاست ! چراغ ساحل آسودگی ها در افق پیداست ! درین ساحل که من افتاده ام خاموش . غمم دریا , دلم تنهاست . وجودم بسته در زنجیر خونین تعلق هاست ! خروش موج , با من می کند نجوا , که : هر کس دل به دریا زد رهایی یافت ! که هر کس دل به دریا زد رهایی یافت ... مرا آن دل که بر دریا زنم , نیست ! ز پا این بند خونین بر کنم نیست , امید آنکه جان خسته ام را , به آن نادیده ساحل افکنم نیست ! شنبه 2 خرداد 1394برچسب:, :: 8:10 :: نويسنده : nashenas
آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
|
||
|